انسان به طور طبیعی اجتماعی است. مثلاً نوزاد ششماهه با اين كه توانایی حرف زدن یا بعضی مهارتهای ارتباطی را ندارد، اما کسانی که با او وقت میگذرانند احساس خوشحالی، سرگرمی و راحتی میکنند. انسانها این توانایی ذاتی را دارند که بتوانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند. جامعهپذیری، «توانایی برقراری ارتباط و معاشرت با افراد دیگر بدون هیچ مشکلی» تعریف میشود.
جامعهپذیری یا اجتماعی شدن مسیری است که ما در آن با رفتارهای معقول اجتماعی آشنا میشویم و یاد میگیریم که چگونه با جامعه خود سازگار شویم، با ارزشهای زندگی اجتماعی سالم آشنا میشویم و رفتارهایمان با دیگران را تنظیم میکنیم. جامعهپذیری از خانواده شروع میشود و در مدرسه، دانشگاه و سایر محیطهای اجتماعی کامل میشود.
ما با افزایش سن، خودآگاهتر میشویم و از اشتباه کردن بیشتر میترسیم و این ترسها و محدودیتها ما را به سمت ارتباط اجتماعی کمتر سوق میدهد. افراد گوشهگیر، تأیید و حمایت دیگران را از دست میدهد زیرا به عنوان افرادی متکبر و سرد شناخته میشوند.
نقطه مقابل اجتماعی بودن، خجالتی بودن یا گوشهگیری است. افراد خجالتی، علاقهای به بیرون رفتن ندارند و ترجیح میدهند در خانه بمانند و مشغول خواندن کتاب یا كارهايي از اين دست باشند تا با دوستان یا آشنایشان بیرون بروند.
حالت شدیدتر برای دوری از اجتماع، مربوط به افرادی است که مهارتهای اجتماعی ندارند و حتي از فکر شرکت در دورهمی یا برنامه گروهی، مانند مهماني با آشنایان، بهشدت مضطرب میشوند.
جامعهپذیری یا اجتماعی شدن مسیری است که ما در آن با رفتارهای معقول اجتماعی آشنا میشویم و یاد میگیریم که چگونه با جامعه خود سازگار شویم.
آیا از بودن در کنار دیگران احساس راحتی میکنید؟ آيا میتوانید به راحتی با افراد کاملاً غریبه گفت وگو کنید؟
اگر پاسخ شما به چنین سؤالاتی «بله» باشد، نشاندهندۀ اجتماعی بودن شماست. نوجوانان جامعه پذير ويژگي هاي مشتركي دارند که در ادامه ذکر خواهد شد:
نوجوانان جامعه پذیر به دیگران علاقه نشان میدهند و افرادی خوشایند هستند که اولین قدم را برای داشتن ارتباط با دیگران برمیدارند.
نوجوانان جامعه پذیر دوست دارند درباره هر چیزی که برایشان جالب است صحبت کنند. پس اين نوجوانان باید بتوانند درباره طیف وسیعی از موضوعات مورد علاقه خود با دیگران گفتوگو کنند.
دوست داشتنِ نوجوانان جامعه پذیر آسان است. آنها افرادی خونگرم و دلپذیرند و بدون نگرانی، قطع رابطه و به راحتی میتوان با آنها کنار آمد.
خيليها میتوانند پرحرفی کنند ولی با این حال صحبت طولانی مدت با یک نفر برایشان مشکل است چرا که تفکرشان محدود است و در برابر افکار و ایدههای دیگران منعطف نیستند و به راحتی میتوانند یک مکالمه را از بین ببرند. در مقابل افرادی که ذهنی باز دارند میتوانند به مدت طولانی به گفت وگو با یک نفر ادامه دهند.
نوجوان اجتماعی، به ارتباط با دیگران علاقهمند است چرا که کنجکاو است بداند آنها چه کسانی هستند، چه نوع ویژگیهایی دارند، چگونه فکر میکنند و… . اين علاقه باعث ایجاد گفتوگو میشود و فردی که واقعاً کنجکاو است میخواهد به دیگران نزدیک شود و آنها را بهتر بشناسد.
افرادی كه به طور غیرعادی گوشهگیرند، احتمالاً بدبین و وسواسیاند و تنهایی و گوشهگیری را به معاشرت با افراد مختلف ترجیح میدهند. به طور دائم خجالت کشیدن. ارتباط برقرار نکردن با دیگران، اعتماد به نفس نداشتن در مواجه با شکست و داشتن تعریف اغراق آمیزی از شکست، احساس ناامنی و بیکفایتی و ناشادی درونی و بیشتر به درون خود پناه بردن از ویژگیهای نوجوانان منزوی است. مشکلات گوشهگیری نوجوانان در محیط مدرسه بیشتر بروز میکند، جایی که باید مهارتهای لازم برای ورود به اجتماع را فراگیرند، با دوستان خود معاشرت کنند و تجربههایی بدست بیاورند. نوجوان از ارتباط با دیگران دوری میکند و این امر موجب پرخاشگری و انزوای بیشتر او می شود.
مشکل گوشهگیری شديد در نوجوان لازم است با متخصص مطرح شود تا در جلساتي دلايلِ آن مثلاً تحقیر شدن، یادآوری اشتباهات و حس گناه برطرف شده و به نوجوان کمک شود تا توانمندیهایش را بشناسد، شکست را بپذیرد برای ايجاد تغیير، حس قدرت پيدا كند. نوجوانان منزوی در بزرگسالی به افرادي ناشاد و در نگاه ديگران، نالايق تبدیل خواهد شد. این ويژگي نيازمند درمان است چرا كه ادامه آن سبب بروز اختلال پرخاشگری مي شود. نوجوان گوشه گیر در درون خود احساس ناامنی میکند و از طرفي بیشتر به درون خود پناه میبرد، هم زمان با پرخاشگری به دنیای بیرون خود حمله ور میشود. پس باید به این دو موضوع به یک اندازه توجه و مشکل رفع شود. نوجوانان گوشه گیر از جمع همسالان خود كنار گذاشته مي شوند، در حالی که در این سن نياز دارند كه ارتباط خوبی با دوستان خود برقرار کنند و احتمالا از طرف دوستانشان نقشی به آنها در فعالیتهای گروهی داده نمیشود. و همین موضوع سبب تشدید انزوا و گوشهگیری و در ادامه، نداشتن اعتماد به نفس و پرخاشگری میشود. به عنوان نمونه تحقیقات نشان داده اگر نوجوانان مدرسه خود را تغيير دادند، افرادی که با انان سر و کار دارند بعد از تغییر محل تحصیل باید مهارتهای برخورد با این تغییر را به نوجوان ارائه دهند تا از شکل گیري انزوا در انان جلوگيري شود. يعني ترسها و گوشهگیری نوجوان مربوط به نداشتن مهارتهای لازم برای ورود به اجتماع است.
تحقیقات نشان داده اگر نوجوانان مدرسه خود را تغيير دادند، مشاور یا خانواده باید مهارتهای برخورد با این تغییر را به نوجوان ارائه دهند تا از شکل گیری انزوا در آنان جلوگيري شود.
براي يك نوجوان غیراجتماعی راحت نيست كه بخواهد یاد بگیرد اجتماعی شود، اما چنین تلاشی مطمئنا در نهایت نتیجه ميدهد. قصد داريم چند راه ساده برای کمک به نوجوانان در بهبود مهارتهای اجتماعی را پيشنهاد كنيم:
۱ اولین قدم لبخند زدن است. شايد براي بعضيها ابتدا این کار سخت به نظر برسد، اما وقتي مدام آن را انجام میدهید، آسانتر و راحتتر خواهد شد. وقتی به مدرسه رسیدید، به هم كلاسيها لبخند بزنید و با روی باز به آنها بگویید «سلام». حتی اگر آنها پاسخ ندهند، مهم نیست. نکتۀ مهم این است که شما تلاش میکنید تا به آنها نزدیک شوید و احساس راحتی کنید.
۲ کتابهایی در بارهی مهارتهای اجتماعی بخوانید. خواندن کتاب با موضوع مهارت های اجتماعی به شما کمک می کند اما به خاطر داشته باشید که خواندن درباره این مهارتها شما را به یک متخصص تبدیل نمیکند. شما باید آنها را بارها و بارها تمرین کنید. برای خود چند هدف کوچک تعیین کنید و یک مهارت خاص را تمرین کنید یا در یک فعالیت اجتماعی در محله خود شرکت کنید.
۳ سؤالات باز بپرسید. این نوع سوالات باعث می گردد تا توجه ديگران به شما جلب شود و بعد تشویقشان کنید تا درباره آن موضوع صحبت کنند. سؤالات باز يعني سؤالاتي که پاسخشان بیشتر از بله یا خیر است. با این کار افراد را دعوت به ادامۀ گفتوگو مي کنید. مي توانيد دیگران را تشویق کنید تا در مورد خودشان صحبت کنند اکثر مردم از صحبت کردن درباره خود، شغل، سرگرمیها یا خانوادۀ خود لذت میبرند.
۱ سخاوتمندانه از ديگران تعریف کنید. تعریف و تمجید صادقانه میتواند راهی عالی برای شروع گفتوگو باشد. از همكلاسي خود در مورد ارائه درسي يا تميزي لباسش تعریف کنید. تعریف و تمجید به دیگران نشان مي دهد که احساسی دوستانه به آنها دارید. در جریان رویدادها باشید و اخبار جذاب را بررسي كنيد تا موضوعي برای صحبت با بقيه داشته باشید. سعی کنید از موضوعاتي که خیلی بحث برانگیز است، مانند سیاست، دوري کنید، و درباره موضوعاتي كه ممکن است جالب باشند صحبت کنید. اين كار برای شروع میتواند به شما کمک کند تا بعد درباره موضوعات عادی صحبت کنید.
۲ با بقيه وقت بگذرانید. حتی اگر عادت دارید تمام روز را در خلوت خود بنشینید، و میترسید به ديگران نزديك شويد. این كار فقط اولش سخت است. مانند آدم هاي اجتماعی رفتار کنید حتی اگر آن را دوست ندارید. اجازه ندهید اضطراب مانع شما شود. تصمیم بگیرید که با افراد جدید صحبت کنید حتی وقتي احساس نگرانی میکنید. با گذشت زمان، اين كار آسانتر میشود و به سرعت مهارتهای اجتماعی تان رشد خواهد کرد. از چیزهای کوچک شروع کنید، اگر رفتن به مهمانی، سخت به نظر میرسد، به خواربارفروشی بروید و به فروشنده بگویید «متشکرم» یا به نانوايي بروید و نان سفارش دهید.
۳ اخلاق خوب را تمرین کنید. اخلاق خوب تا حد زیادی به بهبود مهارتهای اجتماعی کمک میکند. مؤدب بودن، قدردانی کردن و استفاده از آداب خوب را تمرین کنید. از طرفی به زبان بدن خود توجه کنید. ارتباط غیرکلامی بسیار مهم است. سعی کنید آرام به نظر برسید، تماس چشمی خوبی رقرار کنید و برای گفتوگو مشتاق باشید. همچنین افکار منفی را شناسایی و جایگزین کنید. این افکار ممکن است به پیشگوییهايي تبدیل شود. پس افکار منفی را با افکار واقع بینانهتری جایگزین کنید، مانند “من میتوانم گفتوگو کنم و میتوانم با افراد جدید آشنا شوم.”
وقتی درباره مشارکت صحبت میکنیم، به این معني نیست که مهربان باشید یا داوطلبانه اینجا و آنجا همکاری کنید، بلکه منظور اين است كه کارهایی انجام دهيد که مزایای زیادی برای دیگران دارد و شما را به رسیدن به هدف مشترک با آنها کمک میکند. این مشارکت صرفاً انجام یک کار نیست، بلکه داشتن نقش مهمی در گروه همسالان، خانواده، مدرسه یا جامعه است.
به نظر میرسد که نوجوانان برای کمک به دیگران سازگارند. نوجوانی دوران بازسازی عظیم در مغز است تا سیستمی سریعتر و کارآمدتر ایجاد کند. مطالعات مربوط به مغز نشان میدهد شبکههای عصبی در نوجوانی تغییر زیادی میکنند. این شبکهها، با کمک کردن به دیگران فعال میشوند.
به موازات تغییرات هورمونی و بیولوژیکی مرتبط با بلوغ، نوجوانی دوران دگرگونی عمیق روانی و اجتماعی است. در دوران نوجوانی، دنیای اجتماعی و تعامل با همسالان اهمیت بيشتري پیدا میکند. در مقایسه با کودکان کمتر از 10 سال، نوجوانان زمان بیشتری را با همسالان میگذرانند و روابط پیچیدهتری با همسالان برقرار میکنند يعني نسبت به پذیرش، طرد و تأیید همسالان، در مقايسه با کودکان یا بزرگسالان حساسترند.
این علاقه به همسالان، رشد به سمت بزرگسالي و مستقل شدن، را ساده و كمك میکند تا نوجوانان حس کاملتری از خود را پرورش دهند. همزمان با ایجاد ارتباط قویتر با همسالان، هویت هم ایجاد میشود و تواناییهای فكري مانند کنترل خود در این دوره بهبود مییابد و باعث مي شود آنان فكر و ديدگاه دیگران را بهتر درک کنند و در نظر بگیرند. رشد مهارتهاي تفكر، به آنان كمك مي كند درباره خود فكر کنند.
طبیعی است که نوجوانان برخی تمایلات ضد اجتماعی مانند گوشهگیری خفیف را از خود نشان دهند. اما برای برخی، این تمایلات میتواند علامت هشدار باشد و گوشهگیری آنان عارضه ایی باشد که سبب شود از ساختن ارتباط با دیگران دوری کنند و از حضور در فعالیتهای اجتماعی سرباز زنند.
نوجوانی همچنین دورهای با آسیبپذیری زياد نسبت به سلامت روان است. تحقيقات نشان داده نوجواناني که روابط باكيفيتی با همسالان دارند از آسيب هاي رواني محافظت میشوند و تابآوری شان تقویت میشود (فاصله گذاری و کاهش تماس اجتماعی چهره به چهره با همسالان، ممکن است تأثیر قابل توجهی بر رشد مغز و رفتار در نوجوانی داشته باشد) .