تحمل استرس

تقویت مهارت کنترل استرس برای نوجوانان

توانایی تجربه‌کردن و بیان احساسات اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا احساسات نقشی اساسی در واکنش‌های ما دارند. وقتی با احساساتمان هماهنگ هستیم، می‌توانیم بهتر تصمیم بگیریم، با دیگران روابط موفق‌تری برقرار کنیم، تعامل‌های روزانۀ سازگارانه‌تری داشته باشیم و بهتر از خودمان مراقبت کنیم.

در این مطلب قصد داریم  درباره مهارت کنترل اضطراب در نوجوانان و دانش آموزان صحبت کنیم و چگونگی تقویت این مهارت مهم در دانش آموزان دوره اول متوسطه را به طور کامل تشریح دهیم. با ما در ادامه مطلب همراه باشید.

کنترل اضطراب

نقش اضطراب در زندگی ما

همه گاهی احساس اضطراب می‌کنند؛ ولی در بیشتر افراد، اضطراب زندگی روزمره را تحت تأثیر جدی قرار نمی‌دهد. ترس‌ها و نگرانی‌ها بخشی طبیعی از زندگی هستند و موقع خاصی پدیدار می‌شوند و شدت می‌یابند. ترس از غریبه‌ها در شش‌ماهگی ظهور می‌کند و همچنان که کودک بزرگ‌تر می‌شود، ترس‌های طبیعی دیگری مانند ترس از حیوانات، حشرات، تاریکی یا هیولا‌ها در او شکل می‌گیرند. اواسط تا اواخر دوران کودکی، از طرفی، هوشیاری کودکان افزایش می‌یابد و آن‌ها کم‌رو می‌شوند و از طرف دیگر، میل به سازگاری در آن‌ها رشد می‌یابد. معمولاً در سال‌های بعد، نگرانی‌ها بیشتر می‌شوند و در اواسط نوجوانی به اوج خود می‌رسند و روزی می‌رسد که «من چگونه به نظر می‌آیم» و «دیگران دربارۀ من چه فکری می‌کنند» مهم‌ترین سؤال‌ها در دنیای نوجوانان می‌شوند.

اضطراب ممکن است زندگی ما را تحت‌تأثیر قرار دهد و بر سلامت روانی ما تأثیر منفی بگذارد تا جایی که سبب پرخاشگری، بیش از اندازه خجالتی‌شدن یا پرهیز از آشنایی با دوستان جدید شود.

تاثیرات منفی اضطراب بر زندگی افراد

برای اینکه بفهمیم نگرانی‌ها و ترس‌هایمان غیرعادی هستند يا نه، باید ببینیم آیا این نگرانی‌ها در زندگی‌مان باعث بروز مشکلاتی شده‌اند یا خیر؛ مثلاً آیا ما را از انجام‌دادن کارهایی که دوست داریم یا از پیداکردن دوستان بیشتر بازداشته‌اند؟ آیا بر تحصیل یا فعالیت ورزشی ما تأثیر گذاشته‌اند؟

اگر اضطراب تأثیر منفی بر ما بگذارد، باید یاد بگیریم چگونه بر آن غلبه کنیم. در ادامه به تاثیر اضطراب های منفی بر زندگی افراد می پردازیم.

اختلالات اضطرابی بسیار شایع‌اند؛ ولی هميشه نگران‌کننده نیستند. باید یادمان باشد که اضطراب ممکن است زندگی ما را تحت‌تأثیر قرار دهد و بر سلامت روانی ما تأثیر منفی بگذارد تا جایی که سبب پرخاشگری، بیش از اندازه خجالتی‌شدن یا پرهیز از آشنایی با دوستان جدید شود. تعداد محدود دوستان ممکن است در آینده سبب کم‌شدن فرصت حمایت از طرف همسالان شود.

استرس بر موفقیت‌های تحصیلی هم تأثیر می‌گذارد: گاهی باعث می‌شود انجام‌دادن تکالیف را عقب بیندازيم، نه به این دلیل که ناتوانيم؛ بلکه نگرانی اجازه نمی‌دهد تکالیفمان را با اعتمادبه‌نفس انجام دهيم. گاهی باعث می‌شود کمتر از کلاس و معلم بهره بگیریم؛ مثلاً در کلاس سؤال‌هایمان را مطرح نکنیم. گاهی هم در کلاس خوب عمل می‌کنيم؛ ولی موقع امتحان، نگرانی مانع تمرکزمان می‌شود.

افراد مضطرب، در بلندمدت، انتخاب‌ها و فرصت‌های شغلی محدودتری دارند. مثلاً افراد خجالتی نمی‌توانند به کارهای فروشندگی یا حقوقی بپردازند؛ زیرا در حضور دیگران نگرانی‌شان افزایش می‌یابد. اختلال اضطرابی در بزرگ‌سالی مانعی جدی در زندگی است و ممکن است سبب ازدست‌دادن شغل و افسردگی و… شود. البته بسیاری از افراد هم با بزرگترشدن بر اضطرابشان غلبه می‌کنند. مهم این است که اضطراب فرصت‌ها را از ما می‌گیرد؛ پس بهتر است هرچه زودتر برای غلبه بر آن کاری انجام دهیم.

اضطراب چگونه بروز می کند!؟

اضطراب گاهی در افکار ما بروز پیدا می‌کند: افکاری دربارۀ خطرات و تهدیدها، مانند مرگ والدین یا مسخره‌شدن.

گاهی اضطراب در بدن بروز می‌یابد: تنفس سریع، نیاز به رفتن به دست‌شویی، لرزش زانوها، انقباض ماهیچه‌ها، سرگیجه، عرق‌کردن، دل‌درد، لرزش بدن، سردرد، احساس گرمای زیاد، بی‌قراری، افزایش ضربان قلب، قرمزشدن صورت، حالت تهوع، دل‌درد و اسهال.

گاهی هم اضطراب در رفتار ما خود را نشان می‌دهد: بی‌حرکتی یا بی‌قراری، گریه‌کردن، قدم‌زدن مداوم یا اجتناب از انجام‌دادن کاری.

ریشه‌های اضطراب ممکن است ژنتیکی باشد یا مربوط به افکار منفی یا شخصیت اجتناب‌کنندۀ ما. گاهی هم اضطراب از عواملی مانند عکس‌العمل و طرز برخورد والدین ریشه می‌گیرد. برای رفع هریک از این عوامل، لازم است مهارت‌های مدیریت اضطراب را بیاموزیم.

کنترل اضطراب
هنگامی که کودک بزرگ‌تر می‌شود، ترس‌های طبیعی دیگری مانند ترس از حیوانات، حشرات، تاریکی یا هیولا‌ها در او شکل می‌گیرند.

مهارت تشخیص احساسات

قدم بعدی، تشخیص هیجان‌های گوناگون در طی روز است؛ هیجان‌هایی از قبیل غمگین‌بودن، شادی، عصبانیت، ترس، آرامش، تنش، خجالت، دست‌پاچگی و وحشت. در طول روز، تلاش کنید روی احساستان تمرکز کنید. فکر کنید که دقیقاً چه احساسی دارید. هیجان‌های قدرتمند از ناکجاآباد نمی‌آیند.

خوب است میزان ترس یا نگرانی خود را مشخص کنید؛ مثلاً از صفر تا ده به آن نمره بدهید. با انجام‌دادن مداوم اين كار در طي هفته، متوجه خواهید شد كه در موقعيت‌های خاص، چه افكاري باعث بروز چه احساساتي و در نتيجه، ایجاد چه ميزان اضطرابی در شما خواهند شد.

تفکر کارگاهی

مهارت مفيد بعدی براي كنترل اضطراب، داشتن تفكر واقع‌بينانه است كه شبيه كارهاي كارآگاه‌هاست. اغلب مردم فكر مي‌كنند اتفاقاتي كه در دنياي بيرون از آن‌ها رخ مي‌دهد، باعث ايجاد احساساتشان مي‌شود. مثلاً مي‌گوييم: «تو مرا خيلي عصباني كردي.» در حالي كه اتفاق‌ها يا اعمال ديگران تأثير گوناگونی بر افراد متفاوت می‌گذارند؛ يعني دو نفر ممکن است با رفتار يا اتفاق مشابهی مواجه شوند؛ ولي برداشت متفاوتي از آن داشته باشند. احساس ما دربارۀ هر اتفاق بستگي دارد به اینکه چه برداشتی از آن اتفاق بکنیم. مثال بعدی را دربارۀ يك اتفاق مانند شنیدن صدای ترمز ماشین و سه احساس گوناگون ببينيم:

شماره
باور
احساس
برخورد متفاوت افراد به یک حادثه مشابه
نفر اول
ماشین به یک عابر زد
ترس
نفر دوم
دوباره اراذل و اوباش آمدند.
خشم
نفر سوم
خوشبختانه سرنشینان سلامتند.
آرامش

افراد مضطرب اعتقاد دارند احتمال بسیاری وجود دارد كه اتفاق‌های بدي برايشان بيفتد؛ حتي اگر واقعاً اين طور نباشد. مثلاً مي‌گويند: «من مي‌دانم كه سؤال‌هاي امتحان برايم خيلي سخت خواهند بود» يا «من مي‌دانم موقع توضيح‌دادن درس حتماً اشتباه خواهم کرد»؛ در حالي كه اين افکار مبالغه‌آميزند.

مسئلۀ ديگر اين است كه افراد پراسترس نه‌تنها معتقدند به احتمال زياد اتفاق بدي براي آن‌ها خواهد افتاد، بلكه فكر مي‌كنند نتايج آن اتفاق بد نيز فاجعه‌بار و تحمل‌ناپذیر خواهد بود و پس از وقوع آن اتفاق، دنيا به آخر خواهد رسید.

اما مي‌توانيم مثلاً از خودمان بپرسيم: «اگر موقع توضيح‌دادن درس اشتباه كنم، آيا مي‌توانم برايش فكري بكنم يا واقعاً بيچاره خواهم شد؟»

شما بايد در موقعيت‌هاي وحشت‌آور، مثل كارآگاه عمل كنيد و در جست‌وجوي مدارك براي افكار نگران‌كنندۀ خود باشيد؛ مداركي كه به شما نشان دهند احتمال وقوع آن فاجعه‌ها زياد نيست و در صورت وقوع هم مي‌شود برايشان كاري كرد. مدارك را كشف كنيد و يادتان باشد بهترين منبع براي مدارك، استفاده از تجربه‌های قبلي است. با اين مدارك، مي‌توانيد تفسيرهاي فاجعه‌آميز را كم‌رنگ کنید و ذهنتان را به‌سمت افكار آرامش‌بخش ببرید.

ورزش یکی از مهمترین شیوه های کنترل اضطراب است. در صورتی که بدن تحت فشار فیزیکی قرار بگیرد از میزان فشار روانی بر روی آن به طور موثری کاسته خواهد شد.

تمرین هایی دیگر برای مقابله با اضطراب

اين دو تكنيك، مهارت‌هاي مهمی هستند كه اضطراب را به‌شكلي ريشه‌اي مدیریت می‌کنند و به مرور زمان و با مداومت، آن را كاهش مي‌دهند. براي اینکه به اين تكنيك‌ها مسلط شويد، لازم است مدت‌ها تمرين كنيد. حواستان باشد كه قرار نيست افكارتان را كاملاً كنترل كنيد؛ بلكه اگر این افکار درصدي هم كنترل شوند، كافي است.

در كنار اين مهارت‌هاي اصلی، کارهایی وجود دارند كه به مدیریت بهتر اضطراب كمك مي‌كنند:

۱. تنفس عميق شكمي؛

۲. خواب منظم، به‌خصوص خوابيدن قبل از ساعت ۱۱ شب و در تاريكي؛ زیرا در اين ساعات، هورمون‌هايي در بدن ترشح مي‌شوند كه آرامش ایجاد می‌کنند؛

۳. گِل‌بازي، يعني بازي با خاك و آب يا گِل سفال؛

۴. دويدن آهسته، به‌مدت دست‌کم ۳۰ دقيقه در روز كه به ترشح هورمون‌هاي لازم براي پیشگیری از افكار منفي كمك مي‌كند؛

۵. استفاده از بازي‌هاي كوبه‌اي و كوبيدن روی آب.